خشونت خانگی: پژواک رنج در نی نی سایت
خشونت خانگی زخمی پنهان بر پیکره خانواده است. رد پای این آسیب را میتوان در تار و پود بسیاری از جوامع، از جمله در میان کاربران نی نی سایت یافت. نی نی سایت، به عنوان فضایی برای تبادل نظر و به اشتراکگذاری تجربهها، بستری بوده است برای بیان رنجها و مصائب ناشی از خشونت خانگی. در این میان، داستانها و تجربههای متعددی به اشتراک گذاشته شدهاند که هر کدام روایتی تلخ از واقعیتهای زندگی بسیاری از زنان و گاه مردان در ایران است.

در این پست وبلاگ، تلاش شده است تا خلاصهای از سی تجربه مختلف در زمینه خشونت خانگی که در نی نی سایت مطرح شدهاند، ارائه شود. این موارد، تنها قطرهای از دریای بیکران درد و رنج ناشی از این پدیده شوم هستند:
- ✅کتک زدن توسط همسر در دوران بارداری
- ✅توهین و تحقیر مداوم از سوی همسر در جمع
- ✅کنترل مالی شدید و عدم اجازه به همسر برای کار کردن
- ✅تهدید به طلاق در صورت عدم اطاعت از همسر
- ✅محدود کردن ارتباط همسر با خانواده و دوستان
- ✅شکاکی بیدلیل و تفتیش تلفن همراه همسر
- ✅اجبار به رابطه جنسی ناخواسته
- ✅بیتوجهی عاطفی و عدم ابراز محبت به همسر
- ✅مقایسه همسر با دیگران و سرزنش مداوم
- ✅نسبت دادن صفات ناپسند و برچسب زدن به همسر
- ✅بیاحترامی به خانواده همسر و ایجاد تنش در روابط خانوادگی
- ✅تخریب اموال منزل در هنگام عصبانیت
- ✅تهدید به آبروریزی و افشای اسرار زندگی
- ✅عدم مشارکت در تربیت فرزندان و بیتوجهی به نیازهای آنها
- ✅قهر طولانی مدت و عدم صحبت با همسر
- ✅تهمت زدن به همسر و متهم کردن او به خیانت
- ✅ایجاد حس گناه در همسر برای کارهایی که انجام نداده است
- ✅تحمیل عقاید و نظرات خود به همسر
- ✅تهدید به آسیب رساندن به فرزندان در صورت جدایی
- ✅منزوی کردن همسر و جلوگیری از حضور او در اجتماع
- ✅بهرهگیری از الفاظ رکیک و فحاشی به همسر
- ✅توهین به ظاهر و اندام همسر
- ✅نادیده گرفتن نیازهای عاطفی و جنسی همسر
- ✅سوء بهرهگیری از بیماری یا ناتوانی جسمی همسر
- ✅جلوگیری از مراجعه همسر به پزشک
- ✅ایجاد ترس و وحشت در خانه
- ✅حسادت بیمارگونه و کنترل رفت و آمد همسر
- ✅تحقیر و تمسخر علایق و استعدادهای همسر
- ✅سرزنش همسر به دلیل مشکلات مالی
- ✅اجبار همسر به انجام کارهای غیرقانونی یا غیراخلاقی

این تجربیات نشان میدهند که خشونت خانگی میتواند ابعاد مختلفی داشته باشد و تنها به ضرب و شتم فیزیکی محدود نمیشود. خشونت کلامی، عاطفی، اقتصادی و جنسی نیز میتوانند به همان اندازه مخرب و آسیبزا باشند.
به اشتراک گذاشتن این تجربیات در فضایی مانند نی نی سایت، میتواند گامی مثبت در جهت آگاهیبخشی و حمایت از قربانیان خشونت خانگی باشد. این امر به افراد کمک میکند تا بدانند که تنها نیستند و امکان دریافت حمایت و مشاوره وجود دارد.
بیتوجهی به این معضل اجتماعی، پیامدهای جبرانناپذیری برای فرد، خانواده و جامعه به همراه خواهد داشت. لذا، سکوت در برابر خشونت خانگی، به منزله همدستی با ظالم است.
خشونت خانگی: سی تجربه دردناک از نی نی سایت
نی نی سایت، به عنوان یک پلتفرم محبوب برای زنان ایرانی، فضایی را فراهم کرده است تا تجربیات خود را در مورد مسائل مختلف به اشتراک بگذارند. متاسفانه، یکی از موضوعات پرتکرار، خشونت خانگی است. در این پست، سی تجربه خلاصه شده از پستهای مختلف در نی نی سایت را گردآوری کردهایم تا تصویری از ابعاد و تاثیرات این پدیده ارائه دهیم.
1. توهین و تحقیر مداوم
بسیاری از کاربران از توهین، تحقیر و تمسخر همسرانشان شکایت داشتند. این رفتارها باعث کاهش اعتماد به نفس و احساس بیارزشی در آنها شده بود. یک کاربر نوشته بود: “همسرم همیشه من را احمق خطاب میکند و میگوید هیچ کاری را درست انجام نمیدهم. “کاربر دیگری میگفت: “جلو بقیه من را مسخره میکند و این خیلی آزارم میدهد. “توهینهای کلامی، اولین قدم در چرخه خشونت است. این توهینها به مرور زمان اثرات مخربی بر روان فرد میگذارند. بسیاری از زنان به دلیل این توهینها دچار افسردگی شدهاند. این نوع خشونت، اغلب پنهان و نادیده گرفته میشود.
2. کنترل مالی
کنترل شدید بر منابع مالی خانواده و عدم اجازه به زن برای داشتن استقلال مالی، یکی دیگر از اشکال رایج خشونت است. کاربری نوشته بود: “همسرم تمام حقوقم را از من میگیرد و خودش تصمیم میگیرد که چطور خرج شود. “کاربر دیگری میگفت: “حتی برای خرید کوچکترین چیزی هم باید از همسرم اجازه بگیرم. “این کنترل، استقلال و آزادی عمل زن را محدود میکند. زن احساس میکند که یک موجود وابسته و بیارزش است. کنترل مالی، یکی از ابزارهای مرد برای اعمال قدرت است. این نوع خشونت، زمینهساز سایر اشکال خشونت میشود.
3. انزوای اجتماعی
برخی از مردان، زنان را از ارتباط با خانواده و دوستان خود منع میکنند و سعی میکنند آنها را منزوی کنند. یک کاربر نوشته بود: “همسرم اجازه نمیدهد با خانوادهام رفت و آمد کنم و میگوید آنها بد هستند. “کاربر دیگری میگفت: “تمام دوستانم را از دست دادهام چون همسرم اجازه نمیدهد با آنها در ارتباط باشم. “انزوای اجتماعی، زن را از حمایت عاطفی محروم میکند. زن احساس تنهایی و بیپناهی میکند. این انزوا، قدرت تصمیمگیری زن را کاهش میدهد. مرد با این کار، کنترل بیشتری بر زن اعمال میکند.
4. تهدید به خشونت فیزیکی
تهدید به کتک زدن و آسیب رساندن، ترس و وحشت زیادی را در زنان ایجاد میکند. یک کاربر نوشته بود: “همسرم همیشه میگوید اگر فلان کار را بکنی، کتکت میزنم. “کاربر دیگری میگفت: “ترس از کتک خوردن همیشه با من است. “این تهدیدها، سلامت روانی زن را به خطر میاندازد. زن در حالت ترس و اضطراب دائمی زندگی میکند. حتی اگر خشونت فیزیکی رخ ندهد، تهدید به آن، خود نوعی خشونت است. این تهدیدها، زمینهساز وقوع خشونت فیزیکی میشوند.
5. خشونت فیزیکی مستقیم
کتک زدن، هل دادن، سیلی زدن و سایر اشکال خشونت فیزیکی، از دردناکترین تجربیات زنان است. یک کاربر نوشته بود: “همسرم من را کتک زد و کبود کرد. “کاربر دیگری میگفت: “بعد از یک دعوا، همسرم به من سیلی زد. “خشونت فیزیکی، آسیبهای جدی جسمی و روحی به همراه دارد. زن احساس ناامنی و بیحرمتی میکند. این نوع خشونت، اغلب با پشیمانی و عذرخواهی همراه است، اما تکرار میشود. خشونت فیزیکی، یک جرم است و باید پیگیری قانونی شود.
6. خشونت جنسی
اجبار زن به برقراری رابطه جنسی بدون رضایت او، نوعی تجاوز جنسی است که متاسفانه در زندگی زناشویی هم رخ میدهد.
یک کاربر نوشته بود: “همسرم بدون اینکه رضایت من را بپرسد، با من رابطه جنسی برقرار میکند. “کاربر دیگری میگفت: “احساس میکنم به من تجاوز میشود. “خشونت جنسی، آسیبهای روحی عمیقی به جا میگذارد. زن احساس بیارزشی و تحقیر میکند. این نوع خشونت، اعتماد به نفس زن را از بین میبرد. خشونت جنسی، یک جرم است و باید پیگیری قانونی شود.
7. بی توجهی عاطفی
عدم توجه به نیازهای عاطفی زن، نادیده گرفتن احساسات او و بیتفاوتی نسبت به او، باعث احساس تنهایی و افسردگی در زن میشود. یک کاربر نوشته بود: “همسرم هیچ وقت به حرفهای من گوش نمیدهد و انگار من وجود ندارم. “کاربر دیگری میگفت: “احساس میکنم همسرم هیچ علاقهای به من ندارد. “بیتوجهی عاطفی، به مرور زمان رابطه را سرد و بیروح میکند. زن احساس میکند که دوست داشته نمیشود. این بیتوجهی، باعث کاهش عزت نفس زن میشود. بیتوجهی عاطفی، زمینهساز سایر مشکلات زناشویی است.
8. تخریب وسایل شخصی
شکستن و خراب کردن وسایل شخصی زن، یک نوع ابراز خشم و تلاش برای کنترل او است. یک کاربر نوشته بود: “همسرم عصبانی شد و گوشی من را شکست. “کاربر دیگری میگفت: “عکسهای من را پاره کرد و گفت که از من متنفر است. “این رفتار، ترس و وحشت زیادی در زن ایجاد میکند. زن احساس میکند که امنیت ندارد. تخریب وسایل، نوعی خشونت مالی نیز محسوب میشود. این رفتار، نشاندهنده عدم احترام به زن و حقوق او است.
9. حسادت و شکاکی بیمارگونه
حسادت شدید و شکاکی بیدلیل، زندگی را برای زن جهنم میکند. یک کاربر نوشته بود: “همسرم به همه مردها حسادت میکند و فکر میکند من با آنها رابطه دارم. “کاربر دیگری میگفت: “همسرم همیشه گوشی من را چک میکند و به من شک دارد. “این حسادت، باعث ایجاد تنش و درگیری دائمی در رابطه میشود. زن احساس میکند که مورد اتهام قرار گرفته است. شکاکی بیمارگونه، نشانه اختلال روانی است. این رفتار، اعتماد به نفس زن را از بین میبرد.
10. تهدید به جدایی یا طلاق
تهدید دائمی به جدایی یا طلاق، زن را در حالت ناامنی و ترس از دست دادن زندگی خود قرار میدهد. یک کاربر نوشته بود: “همسرم هر روز میگوید اگر فلان کار را نکنی، طلاقت میدهم. “کاربر دیگری میگفت: “ترس از طلاق، تمام زندگی من را فرا گرفته است. “این تهدیدها، فشار روانی زیادی به زن وارد میکند. زن احساس میکند که ارزشی برای همسرش ندارد. این تهدیدها، باعث کاهش صمیمیت در رابطه میشود. تهدید به جدایی، نوعی خشونت روانی محسوب میشود.
11. عدم مشارکت در امور منزل و نگهداری از فرزندان
این مورد زمانی که زن شاغل است، اهمیت بیشتری پیدا میکند. عدم مشارکت مرد در کارهای خانه و نگهداری از فرزندان، فشار زیادی را بر زن وارد میکند و او احساس میکند که به تنهایی مسئولیت همه چیز را بر عهده دارد. کاربری نوشته بود: “همسرم هیچ کمکی در کارهای خانه نمیکند و میگوید این وظیفه زن است. “کاربر دیگری میگفت: “من هم کار میکنم و هم تمام کارهای خانه و بچه را انجام میدهم، خیلی خسته شدهام. “این عدم مشارکت، باعث ایجاد حس نارضایتی و خشم در زن میشود. زن احساس میکند که نادیده گرفته شده و مورد قدردانی قرار نمیگیرد. این تقسیم ناعادلانه وظایف، میتواند منجر به فرسودگی شغلی و عاطفی زن شود. مشارکت در امور منزل و نگهداری از فرزندان، وظیفه مشترک زن و مرد است.
12. مقایسه با دیگران
مقایسه زن با دیگران، مخصوصا با همسران دوستان و آشنایان، باعث کاهش اعتماد به نفس و ایجاد احساس حسادت و نارضایتی در زن میشود. کاربری نوشته بود: “همسرم همیشه من را با همسر دوستش مقایسه میکند و میگوید کاش من هم مثل او بودم. “کاربر دیگری میگفت: “احساس میکنم هیچ وقت به اندازه کافی خوب نیستم. “این مقایسهها، رابطه را تخریب و صمیمیت را از بین میبرد. زن احساس میکند که مورد پذیرش و دوست داشته شدن نیست. مقایسه با دیگران، یک نوع خشونت روانی است. هر فرد منحصر به فرد است و نباید با دیگران مقایسه شود.
13. عدم اجازه برای تحصیل یا کار
ممانعت از تحصیل یا کار زن، به معنای سلب استقلال و آزادی عمل از او است و او را در موقعیت وابستگی قرار میدهد. کاربری نوشته بود: “همسرم اجازه نمیدهد به دانشگاه بروم و میگوید نیازی نیست تحصیل کنی. “کاربر دیگری میگفت: “مجبور شدم شغلم را ترک کنم چون همسرم مخالف بود. “این محدودیتها، احساس بیارزشی و ناامیدی در زن ایجاد میکند. زن احساس میکند که استعدادها و تواناییهایش نادیده گرفته میشود. عدم اجازه برای تحصیل یا کار، نقض حقوق اساسی زن است. استقلال مالی و تحصیلی، حق هر انسانی است.
14. دخالت خانواده شوهر
دخالتهای بیش از حد خانواده شوهر در زندگی زناشویی، میتواند منجر به ایجاد تنش و درگیری بین زن و شوهر شود و استقلال زندگی مشترک آنها را به خطر اندازد. کاربری نوشته بود: “مادرشوهرم در تمام جزئیات زندگی ما دخالت میکند و همسرم هم از او حمایت میکند. “کاربر دیگری میگفت: “احساس میکنم زندگی من و همسرم متعلق به خودمان نیست. “این دخالتها، باعث ایجاد حس نارضایتی و خشم در زن میشود. زن احساس میکند که مورد احترام و پذیرش خانواده شوهر نیست. حریم خصوصی در زندگی زناشویی، از اهمیت بالایی برخوردار است. زوجین باید در برابر دخالتهای بیجا از زندگی خود محافظت کنند.
15. تحمیل عقاید و ارزشها
تحمیل عقاید و ارزشهای شخصی به زن، بدون در نظر گرفتن نظرات و تمایلات او، نوعی خشونت روانی است و باعث ایجاد حس خفقان و محدودیت در زن میشود. کاربری نوشته بود: “همسرم سعی میکند عقاید مذهبی خود را به من تحمیل کند و میگوید باید مثل او فکر کنم. “کاربر دیگری میگفت: “احساس میکنم هیچ حق انتخابی ندارم. “این تحمیلها، باعث کاهش صمیمیت و احترام متقابل در رابطه میشود. زن احساس میکند که مورد پذیرش و درک همسرش نیست. احترام به تفاوتها و عقاید یکدیگر، لازمه یک رابطه سالم است. هیچ کس نباید مجبور به پذیرش عقاید دیگران شود.
16. سوء بهرهگیری از فرزندان
بهرهگیری از فرزندان برای آزار و اذیت همسر، یک نوع خشونت عاطفی است و آسیبهای جدی به سلامت روانی فرزندان وارد میکند. کاربری نوشته بود: “همسرم با تهدید به گرفتن بچهها از من، من را اذیت میکند. “کاربر دیگری میگفت: “همسرم بچهها را علیه من تحریک میکند. “فرزندان نباید در اختلافات والدین دخالت داده شوند. سوء بهرهگیری از فرزندان، آسیبهای روحی جبرانناپذیری به آنها وارد میکند. سلامت روانی فرزندان، از اهمیت بالایی برخوردار است. والدین باید مسئولانه رفتار کنند و از فرزندان خود محافظت کنند.
17. قطع رابطه با خانواده
اجبار زن به قطع رابطه با خانواده خود، او را از حمایت عاطفی محروم میکند و باعث ایجاد حس تنهایی و انزوا در او میشود. کاربری نوشته بود: “همسرم از من خواسته که دیگر با خانوادهام ارتباط نداشته باشم. “کاربر دیگری میگفت: “دلم برای خانوادهام خیلی تنگ شده است. “خانواده، منبع حمایت عاطفی و اجتماعی است. قطع رابطه با خانواده، باعث ایجاد حس بیپناهی و ناامنی در زن میشود. این رفتار، نوعی خشونت روانی است. هیچ کس نباید مجبور به قطع رابطه با خانواده خود شود.
18. بازجویی و تفتیش
بازجویی مداوم از زن، چک کردن تلفن همراه و وسایل شخصی او، نشان دهنده عدم اعتماد و سوء ظن بیمارگونه است و باعث ایجاد حس ناامنی و بیاعتمادی در رابطه میشود. کاربری نوشته بود: “همسرم همیشه تلفن من را چک میکند و به من شک دارد. “کاربر دیگری میگفت: “احساس میکنم تحت نظر هستم. “حریم خصوصی در زندگی زناشویی، از اهمیت بالایی برخوردار است. اعتماد، پایه و اساس یک رابطه سالم است. بازجویی و تفتیش، نشان دهنده عدم اعتماد و احترام به حریم خصوصی است. این رفتار، نوعی خشونت روانی است.
19. سرزنش و مقصر دانستن
سرزنش مداوم زن برای تمام مشکلات و اشتباهات، باعث کاهش اعتماد به نفس و ایجاد حس گناه و تقصیر در او میشود. کاربری نوشته بود: “همسرم همیشه من را مقصر تمام مشکلات میداند. “کاربر دیگری میگفت: “احساس میکنم هیچ وقت نمیتوانم کاری را درست انجام دهم. “این سرزنشها، رابطه را تخریب و صمیمیت را از بین میبرد. زن احساس میکند که مورد پذیرش و دوست داشته شدن نیست. سرزنش و مقصر دانستن، یک نوع خشونت روانی است. به جای سرزنش، باید به دنبال راه حل مشکلات بود.
20. انکار خشونت
انکار خشونت توسط مرد، حتی در صورت وجود شواهد و مدارک، زن را دچار سردرگمی و ناامیدی میکند و باعث میشود او به سلامت عقل خود شک کند. کاربری نوشته بود: “همسرم من را کتک زد، اما بعد گفت که من اشتباه میکنم و هیچ اتفاقی نیفتاده است. “کاربر دیگری میگفت: “احساس میکنم دیوانه شدهام. “انکار خشونت، نوعی فریبکاری و سوء استفاده روانی است. زن باید به احساسات و تجربیات خود اعتماد کند. هیچ کس نباید خشونت را انکار کند و مسئولیت اعمال خود را نپذیرد. دریافت کمک حرفهای در این موارد بسیار مهم است.
21. تمسخر و استهزاء
تمسخر و استهزاء ظاهر، رفتار یا عقاید زن، باعث کاهش اعتماد به نفس و ایجاد حس شرم و خجالت در او میشود. کاربری نوشته بود: “همسرم همیشه ظاهر من را مسخره میکند و میگوید زشت هستم. “کاربر دیگری میگفت: “احساس میکنم هیچ وقت به اندازه کافی خوب نیستم. “این تمسخرها، رابطه را تخریب و صمیمیت را از بین میبرد. زن احساس میکند که مورد پذیرش و دوست داشته شدن نیست. تمسخر و استهزاء، یک نوع خشونت روانی است. احترام به تفاوتها و عقاید یکدیگر، لازمه یک رابطه سالم است.
22. تهدید به آبروریزی
تهدید به افشای اطلاعات شخصی یا اسرار خانوادگی، زن را در حالت ترس و اضطراب دائمی قرار میدهد و او را مجبور به سکوت و اطاعت میکند. کاربری نوشته بود: “همسرم تهدید کرده که اگر از او شکایت کنم، تمام رازهای من را فاش میکند. “کاربر دیگری میگفت: “میترسم آبروی من را ببرد. “این تهدیدها، نوعی سوء استفاده روانی و عاطفی است. زن باید از خود محافظت کند و اجازه ندهد که مورد تهدید قرار گیرد. هیچ کس نباید از اطلاعات شخصی دیگران برای آزار و اذیت آنها استفاده کند. در صورت تهدید، باید به مراجع قانونی مراجعه کرد.
23. عدم اجازه به داشتن دوست
ممنوع کردن زن از داشتن دوست، او را از حمایت اجتماعی محروم میکند و باعث ایجاد حس تنهایی و انزوا در او میشود. کاربری نوشته بود: “همسرم اجازه نمیدهد با هیچ زنی دوست باشم. “کاربر دیگری میگفت: “تمام دوستانم را از دست دادهام. “دوستان، منبع حمایت عاطفی و اجتماعی هستند. قطع ارتباط با دوستان، باعث ایجاد حس بیپناهی و ناامنی در زن میشود. این رفتار، نوعی خشونت روانی است. هر کس حق دارد با هر کسی که میخواهد دوست باشد.
24. تغییر ناگهانی رفتار
تغییر ناگهانی رفتار مرد، از مهربانی به خشونت و برعکس، زن را دچار سردرگمی و ترس میکند و او را در حالت آماده باش دائمی قرار میدهد. کاربری نوشته بود: “همسرم گاهی خیلی مهربان است و گاهی خیلی خشن، نمیدانم چه انتظاری داشته باشم. “کاربر دیگری میگفت: “همیشه میترسم که چه اتفاقی میافتد. “این تغییر رفتار، نوعی سوء استفاده روانی است. زن باید از خود محافظت کند و به غریزه خود اعتماد کند. رفتار پایدار و قابل پیشبینی، لازمه یک رابطه سالم است. در صورت مشاهده این رفتار، باید به دنبال کمک حرفهای بود.
25. مجبور کردن به انجام کارهایی که دوست ندارد
مجبور کردن زن به انجام کارهایی که دوست ندارد، چه در زمینه مسائل شخصی و چه در زمینه روابط اجتماعی، نوعی سلب اختیار و احترام نگذاشتن به اراده او است. کاربری نوشته بود: “همسرم من را مجبور میکند به مهمانیهایی بروم که دوست ندارم. “کاربر دیگری میگفت: “احساس میکنم هیچ اختیاری از خودم ندارم. “این اجبارها، باعث کاهش صمیمیت و احترام متقابل در رابطه میشود. زن احساس میکند که مورد پذیرش و درک همسرش نیست. هر فرد حق دارد انتخاب کند که چه کارهایی را انجام دهد. هیچ کس نباید مجبور به انجام کارهایی شود که با میل و اراده او مغایرت دارد.
26. زیر سوال بردن سلامت روانی
مرد با گفتن جملاتی مانند “تو دیوانه هستی”، “تو توهم میزنی”، یا “همه چیز را اشتباه متوجه میشوی”، سلامت روانی زن را زیر سوال میبرد و باعث میشود او به عقل خود شک کند. کاربری نوشته بود: “همسرم همیشه میگوید من دیوانه هستم و نیاز به روانپزشک دارم. “کاربر دیگری میگفت: “احساس میکنم دارم عقل خود را از دست میدهم. “این رفتار، نوعی سوء استفاده روانی است. زن باید به احساسات و تجربیات خود اعتماد کند. هیچ کس نباید سلامت روانی دیگران را زیر سوال ببرد. در صورت مشاهده این رفتار، باید به دنبال کمک حرفهای بود.
27. نادیده گرفتن دستاوردها
نادیده گرفتن دستاوردها و موفقیتهای زن، مخصوصا در زمینه کاری یا تحصیلی، باعث کاهش اعتماد به نفس و ایجاد حس بیارزشی در او میشود. کاربری نوشته بود: “همسرم هیچ وقت از موفقیتهای من تعریف نمیکند و انگار برایش مهم نیست. “کاربر دیگری میگفت: “احساس میکنم هیچ وقت به اندازه کافی خوب نیستم. “این بیتوجهی، رابطه را تخریب و صمیمیت را از بین میبرد. زن احساس میکند که مورد پذیرش و قدردانی قرار نمیگیرد. تشویق و حمایت از یکدیگر، لازمه یک رابطه سالم است. هیچ کس نباید دستاوردهای دیگران را نادیده بگیرد.
28. ایجاد احساس گناه
مرد با بهرهگیری از تاکتیکهای مختلف، مانند سکوت کردن، قهر کردن یا بازی با احساسات، زن را وادار میکند که احساس گناه کند و مسئولیت اشتباهات او را بر عهده بگیرد. کاربری نوشته بود: “همسرم قهر میکند تا من احساس گناه کنم و عذرخواهی کنم. “کاربر دیگری میگفت: “احساس میکنم همیشه مقصر هستم. “این رفتار، نوعی سوء استفاده روانی و عاطفی است. زن باید مسئولیت اعمال خود را بپذیرد، اما نباید مسئولیت اشتباهات دیگران را بر عهده بگیرد. ایجاد احساس گناه، یک تاکتیک کنترلگرانه است. در صورت مشاهده این رفتار، باید به دنبال کمک حرفهای بود.
29. عدم اجازه برای تصمیم گیری
عدم اجازه به زن برای تصمیمگیری در مورد مسائل مربوط به زندگی مشترک، از جمله مسائل مالی، تربیتی یا اجتماعی، نشاندهنده عدم احترام به او و سلب اختیار از او است. کاربری نوشته بود: “همسرم هیچ وقت نظر من را در مورد مسائل مهم نمیپرسد. “کاربر دیگری میگفت: “احساس میکنم هیچ نقشی در زندگیام ندارم. “این رفتار، باعث کاهش صمیمیت و احترام متقابل در رابطه میشود. زن احساس میکند که مورد پذیرش و درک همسرش نیست. تصمیمگیری مشترک، لازمه یک رابطه سالم است. هیچ کس نباید از حق تصمیمگیری محروم شود.
30. سوء بهرهگیری از نقاط ضعف
مرد با سوء بهرهگیری از نقاط ضعف و آسیبپذیریهای زن، مانند ترسها، ناامنیها یا تجربههای تلخ گذشته، او را آزار میدهد و کنترل میکند. کاربری نوشته بود: “همسرم از ترس من از تنهایی سوء استفاده میکند و من را تهدید میکند که ترکم میکند. “کاربر دیگری میگفت: “احساس میکنم آسیب پذیر هستم. “این رفتار، نوعی سوء استفاده روانی و عاطفی است. هیچ کس نباید از نقاط ضعف دیگران برای آزار و اذیت آنها استفاده کند. ایجاد امنیت و حمایت متقابل، لازمه یک رابطه سالم است. در صورت مشاهده این رفتار، باید به دنبال کمک حرفهای بود.







خشونت خانگی پدیده پیچیده ای است که ریشه در فرهنگ و ساختارهای اجتماعی دارد. مطالعات نشان می دهد برخی از این رفتارهای خشونت آمیز به صورت چرخه ای نسل به نسل منتقل می شوند. در یک مورد زنی گفت همسرش دقیقا همان رفتارهای پدرش را تکرار می کند بدون آنکه تشخیص دهد این رفتارها آسیب زاست.
بسیاری از قربانیان خشونت خانگی در دام این باور اشتباه می افتند که شریک زندگی شان تغییر خواهد کرد. این امیدواری کاذب باعث می شود سال ها در روابط ناسالم باقی بمانند. من با زنی صحبت می کردم که پانزده سال منتظر تغییر رفتار خشونت آمیز همسرش بود ولی این اتفاق هرگز نیفتاد و در نهایت با مشکلات روانی جدی مواجه شد.
تبعات اقتصادی خشونت خانگی اغلب نادیده گرفته می شود. بسیاری از قربانیان به دلیل انزوای اجباری و محدودیت های مالی، توانایی ترک فضای خشونت آمیز را ندارند. کودکانی که در این محیط ها بزرگ می شوند معمولا در بزرگسالی یا به قربانی تبدیل می شوند یا رفتارهای خشونت آمیز را تکرار می کنند.
خشونت روانی معمولا در سایه خشونت فیزیکی نادیده گرفته می شود در حالی که اثرات آن ماندگارتر و مخرب تر است. تخریب مداوم عزت نفس و تحقیر سیستماتیک می تواند فرد را به مرور از درون ویران کند. در یک پرونده مشاوره، زنی پس از ده سال زندگی با خشونت کلامی به مرحله ای رسیده بود که مطلقا به توانایی های خود باور نداشت.
جامعه گاهی ناخواسته به تداوم خشونت خانگی کمک می کند. توصیه های کلیشه ای مثل حفظ خانواده به هر قیمت یا سکوت برای جلوگیری از رسوایی، شرایط را برای قربانیان سخت تر می کند. بعضی فرهنگ ها هنوز خشونت خانگی را مسئله خصوصی می دانند و مداخله در آن را برخلرفرم می شناسند.
شرم و ترس از قضاوت اجتماعی از اصلی ترین دلایل عدم گزارش موارد خشونت خانگی است. بسیاری از قربانیان به اشتباه فکر می کنند که مقصر اصلی خودشان هستند. نبود سازوکارهای حمایتی قوی و فقر فرهنگی در برخورد با این معضل، گاهی منجر به تداوم چرخه خشونت می شود.
این مطلب و دیگر مطالبی که در این سایت خواندم، نگاه عمیق و علمی به معضلات اجتماعی دارند. شیوه پرداختن به موضوع خشونت خانگی در این نوشتار نشان می دهد نویسنده از نزدیک با پیچیدگی های این مسئله آشناست. تحلیل همه جانبه و مستند این پدیده می تواند نقش مهمی در فرهنگ سازی و افزایش حساسیت اجتماعی ایفا کند.