زناشویی

صد اصطلاح دهه هشتادی که والدین نمی فهمند!




صد اصطلاح دهه هشتادی که والدین نمی فهمند!

دهه هشتادی‌ها زبانی مخصوص به خود دارند. زبانی که پر از اصطلاحات و عبارات جدید است و گاهی درک آن برای نسل‌های قبل‌تر، مثل والدینشان، دشوار است. این پست وبلاگی راهنمای شما برای رمزگشایی از این زبان خواهد بود!

در این لیست، صد اصطلاح رایج بین دهه هشتادی‌های ایرانی را به همراه معنی، مثال و تلفظ تقریبی (با حروف لاتین) توضیح می‌دهیم. آماده‌اید؟ بزن بریم!

  • خفن (Khafan):

    خیلی باحال، عالی. مثال: “این فیلم خیلی خفن بود!”
  • باحال (Ba-haal):

    جذاب، سرگرم کننده. مثال: “چه آهنگ باحالی!”
  • کراش (Crash):

    شخص مورد علاقه و جذاب. مثال: “اون پسره کراش منه. “
  • سینگل (Single):

    مجرد. مثال: “من هنوز سینگلم. “
  • رل (Rel):

    در رابطه (Relashionship کوتاه شده). مثال: “اونا با هم رل زدن. “
  • کات کردن (Cut Kardan):

    بهم زدن رابطه. مثال: “اونا کات کردن. “
  • اکی (Okay):

    باشه، قبوله. مثال: “اکی، پس ساعت 8 می بینمت. “
  • جی جی (Ji Ji):

    مخفف خداحافظ. (نوعی خداحافظی بچه‌گانه و دوستانه). مثال: “جی جی تا فردا!”
  • بای (Bye):

    خداحافظ (انگلیسی). مثال: “بای بای!”
  • پشمام (Pashmam):

    ابراز تعجب زیاد. مثال: “پشمام! این دیگه چه وضعیه؟”
  • چه خبر؟ (Che Khabar?):

    حالت چطوره؟ چه خبر جدیدی داری؟ مثال: “چه خبر ازت؟”
  • خوبم (Khoobam):

    حالم خوبه. مثال: “مرسی، خوبم. “
  • مرسی (Merci):

    ممنون. مثال: “مرسی که اومدی. “
  • عالی (Aali):

    خیلی خوب، فوق العاده. مثال: “این غذا عالیه!”
  • دمت گرم (Damet Garm):

    ممنون، دستت درد نکنه. مثال: “دمت گرم که کمکم کردی. “
  • عشقی (Eshghi):

    دوست داشتنی، باحال. مثال: “تو خیلی عشقی!”
  • خسته نباشی (Khaste Nabashi):

    خدا قوت، ممنون از زحماتت. مثال: “خسته نباشی، خیلی زحمت کشیدی. “
  • بوس (Boos):

    بوسه. مثال: “یه بوس برات میفرستم. “
  • جدی؟ (Jeddi?):

    واقعا؟ مثال: “جدی میگی؟ باورم نمیشه. “
  • چی شده؟ (Chi Shode?):

    چه اتفاقی افتاده؟ مثال: “چی شده؟ چرا ناراحتی؟”
  • بزار ببینم (Bezar Bebinam):

    اجازه بده ببینم. مثال: “بزار ببینم چی میتونم برات پیدا کنم. “
  • حوصله ندارم (Hosele Nadaram):

    حال و حوصله ندارم. مثال: “حوصله ندارم برم بیرون. “
  • چه جالب (Che Jaleb):

    چه جالب، جالبه. مثال: “چه جالب، نمیدونستم. “
  • منم همینطور (Manam Hamintor):

    من هم همینطور. مثال: “منم همینطور فکر میکنم. “
  • خداحافظ (Khoda Hafez):

    بدرود. مثال: “خداحافظ تا فردا. “
  • برو بابا (Boro Baba):

    برو پی کارت، حرف الکی نزن. (معمولا با لحن شوخی). مثال: “برو بابا، کی حوصله داره؟”
  • چرت نگو (Chert Nagoo):

    مزخرف نگو، حرف بیخود نزن. مثال: “چرت نگو، اینطوری نیست. “
  • مسخره نکن (Maskhare Nakon):

    منو مسخره نکن. مثال: “مسخره نکن، من جدی ام. “
  • اه (Ah):

    ابراز نارضایتی یا خستگی. مثال: “اه، باز این شروع شد. “
  • اوکی (Okay):

    باشه، قبول. مثال: “اوکی، پس انجامش میدیم. “
  • وای (Vay):

    ابراز تعجب یا نگرانی. مثال: “وای، چه اتفاقی افتاده؟”
  • ای وای (Ey Vay):

    وای، خدا منو مرگ بده (ابراز تاسف). مثال: “ای وای، یادم رفت!”
  • بیخیال (Bikhiyal):

    بی خیال، بی اهمیت. مثال: “بیخیال، مهم نیست. “
  • مهم نیست (Mohem Nist):

    اهمیت نداره. مثال: “مهم نیست، درست میشه. “
  • عجب (Ajab):

    عجب، چه جالب. مثال: “عجب، اینو نمیدونستم. “
  • واقعا؟ (Vaghean?):

    جدی؟ مثال: “واقعا؟ باورم نمیشه. “
  • فکر کنم (Fekr Konam):

    گمان میکنم. مثال: “فکر کنم درست باشه. “
  • نمیدونم (Nemidoonam):

    نمیدانم. مثال: “نمیدونم چی بگم. “
  • چی بگم؟ (Chi Begam?):

    چه بگویم؟ مثال: “چی بگم؟ واقعا متاسفم. “
  • متاسفم (Moteasefam):

    متاسفم. مثال: “متاسفم که این اتفاق افتاد. “
  • ناراحت نباش (Narahat Nabash):

    ناراحت نشو. مثال: “ناراحت نباش، درست میشه. “
  • درست میشه (Dorost Mishe):

    درست میشود. مثال: “درست میشه، نگران نباش. “
  • نگران نباش (Negaran Nabash):

    نگران نباش. مثال: “نگران نباش، همه چی خوب میشه. “
  • همه چی خوب میشه (Hame Chi Khoob Mishe):

    همه چیز خوب میشود. مثال: “همه چی خوب میشه، صبر کن. “
  • صبر کن (Sabr Kon):

    صبر کن. مثال: “صبر کن، الان میام. “
  • الان میام (Alan Miyam):

    الان میایم. مثال: “الان میام پیشت. “
  • پیشت میام (Pishet Miyam):

    پیشت میایم. مثال: “فردا پیشت میام. “
  • فردا میام (Farda Miyam):

    فردا میایم. مثال: “فردا میام دیدنت. “
  • میخوام (Mikham):

    میخواهم. مثال: “میخوام برم مسافرت. “
  • برم (Beram):

    بروم. مثال: “کجا برم؟”
  • کجا (Koja):

    کجا. مثال: “کجا رفتی؟”
  • رفتی (Rafti):

    رفتی. مثال: “کجا رفتی؟”
  • چرا (Chera):

    چرا. مثال: “چرا ناراحتی؟”
  • برای چی؟ (Baraye Chi?):

    برای چه؟ مثال: “برای چی گریه میکنی؟”
  • گریه نکن (Gerye Nakon):

    گریه نکن. مثال: “گریه نکن، قوی باش. “
  • قوی باش (Ghavi Bash):

    قوی باش. مثال: “قوی باش و تسلیم نشو. “
  • تسلیم نشو (Taslim Nasho):

    تسلیم نشو. مثال: “تسلیم نشو، تو میتونی. “
  • تو میتونی (To Mitooni):

    تو میتوانی. مثال: “تو میتونی انجامش بدی. “
  • انجامش بده (Anjamesh Bede):

    انجامش بده. مثال: “انجامش بده، منتظر چی هستی؟”
  • منتظر چی هستی؟ (Montazer Chi Hasti?):

    منتظر چه هستی؟ مثال: “منتظر چی هستی؟ شروع کن!”
  • شروع کن (Shoroo Kon):

    شروع کن. مثال: “شروع کن، وقتشه. “
  • وقتشه (Vaghteshe):

    وقتش است. مثال: “وقتشه که تغییر کنی. “
  • تغییر کن (Tagheer Kon):

    تغییر کن. مثال: “تغییر کن و بهتر شو. “
  • بهتر شو (Behtar Sho):

    بهتر شو. مثال: “بهتر شو و به هدفت برس. “
  • به هدفت برس (Be Hadafet Beres):

    به هدفت برس. مثال: “به هدفت برس و موفق شو. “
  • موفق شو (Movafagh Sho):

    موفق شو. مثال: “موفق شو و به همه ثابت کن. “
  • ثابت کن (Sabet Kon):

    ثابت کن. مثال: “ثابت کن که میتونی. “
  • تو میتونی (To Mitooni):

    تو میتوانی. مثال: “تو میتونی هر کاری رو انجام بدی. “
  • هر کاری (Har Kari):

    هر کاری. مثال: “هر کاری که بخوای. “
  • که بخوای (Ke Bekhay):

    که بخواهی. مثال: “هر کاری که تو بخوای. “
  • من باهاتم (Man Bahatam):

    من با تو هستم. مثال: “من باهاتم، نگران نباش. “
  • نگران نباش (Negaran Nabash):

    نگران نباش. مثال: “نگران نباش، من کمکت میکنم. “
  • کمکت میکنم (Komaeket Mikonam):

    کمکت میکنم. مثال: “کمکت میکنم تا موفق بشی. “
  • تا موفق بشی (Ta Movafagh Beshi):

    تا موفق بشی. مثال: “تا موفق بشی، ازت حمایت میکنم. “
  • ازت حمایت میکنم (Azet Hemayat Mikonam):

    ازت حمایت میکنم. مثال: “ازت حمایت میکنم، چون بهت ایمان دارم. “
  • ایمان دارم (Iman Daram):

    ایمان دارم. مثال: “بهت ایمان دارم، میدونم میتونی. “
  • میدونم (Midoonam):

    میدانم. مثال: “میدونم که میتونی موفق بشی. “
  • میتونی موفق بشی (Mitooni Movafagh Beshi):

    میتوانی موفق بشی. مثال: “با تلاش میتونی موفق بشی. “
  • با تلاش (Ba Talash):

    با تلاش. مثال: “با تلاش و پشتکار میتونی به هدفت برسی. “
  • پشتکار (Poshtkar):

    پشتکار. مثال: “با پشتکار و اراده میتونی هر کاری رو انجام بدی. “
  • اراده (Erade):

    اراده. مثال: “اراده کن و به هدفت برس. “
  • عالی بود (Aali Bood):

    عالی بود. مثال: “این فیلم عالی بود. “
  • دمت گرم (Damet Garm):

    دستت درد نکنه. مثال: “دمت گرم که کمک کردی. “
  • مرسی (Merci):

    ممنون. مثال: “مرسی از لطفت. “
  • لطف داری (Lotf Dari):

    لطف دارید. مثال: “لطف داری، خیلی ممنون. “
  • فدات بشم (Fadat Besham):

    قربونت برم. مثال: “فدات بشم، خیلی ماهی. “
  • ماهی (Mahi):

    ماه. (به معنی زیبا و دوست داشتنی). مثال: “چه ماهی شدی امشب!”
  • خوشتیپ (Khoshtip):

    خوش تیپ. مثال: “چه خوشتیپ شدی!”
  • خوشگل (Khoshgel):

    خوشگل. مثال: “چه خوشگل شدی امروز!”
  • جیگر (Jigar):

    جیگر. (اصطلاحی برای ابراز محبت). مثال: “جیگرتو برم!”
  • عزیزم (Azizam):

    عزیزم. مثال: “عزیزم، نگران نباش. “
  • دوست دارم (Dooset Daram):

    دوستت دارم. مثال: “خیلی دوست دارم. “
  • خیلی (Kheili):

    خیلی. مثال: “خیلی ممنون. “
  • ممنون (Mamnoon):

    ممنون. مثال: “ممنون از محبتت. “
  • محبت داری (Mohabat Dari):

    محبت دارید. مثال: “محبت داری، لطف کردی. “
  • لطف کردی (Lotf Kardi):

    لطف کردی. مثال: “لطف کردی که اومدی. “
  • اومدی (Oomadi):

    آمدی. مثال: “خوش اومدی!”
  • خوش اومدی (Khosh Oomadi):

    خوش آمدی. مثال: “به خونه خودت خوش اومدی. “
  • خونه (Khoone):

    خانه. مثال: “خونه ما همیشه به روتون بازه. “
  • همیشه (Hamishe):

    همیشه. مثال: “همیشه به یادتم. “
  • به یادتم (Be Yadetam):

    به یادت هستم. مثال: “همیشه به یادت هستم. “
  • خدا نگهدار (Khoda Negahdar):

    خدا نگهدار. مثال: “خدا نگهدار، مراقب خودت باش. “

این فقط بخشی از دنیای اصطلاحات دهه هشتادی‌ها بود! زبان همیشه در حال تغییر و تحول است و این پویایی باعث می‌شود ارتباط بین نسل‌ها جذاب‌تر شود.





صد کلمه و اصطلاح دهه هشتادی که والدین نمی فهمند!


صد کلمه و اصطلاح دهه هشتادی که والدین نمی فهمند!

۱. کراش (Crush)

معنی:

کسی که به او علاقه عاطفی دارید.

تلفظ:

/keræʃ/

مثال:

“وای، فلانی کراشمه!”

توضیح:

این کلمه از زبان انگلیسی وارد شده و به معنی “له کردن” است، اما در این مورد، منظور علاقه پنهانی و عاطفی است.

معادل فارسی:

دلبر، معشوق پنهانی

نکته برای والدین:

اگه بچه تون گفت فلانی کراشمه، یعنی ازش خوشش میاد!

۲. رل (Rel)

معنی:

در رابطه عاطفی بودن.

تلفظ:

/rel/

مثال:

“ما با هم رل زدیم. “

توضیح:

مخفف کلمه “Relation” به معنی رابطه است.

معادل فارسی:

دوست پسر/دختر داشتن، در رابطه بودن

نکته برای والدین:

اگه بچه تون گفت رل زده، یعنی دوست پسر/دختر داره!

۳. سینگل (Single)

معنی:

در رابطه عاطفی نبودن.

تلفظ:

/ˈsɪŋɡəl/

مثال:

“من هنوز سینگلم. “

توضیح:

از زبان انگلیسی آمده و به معنی مجرد است.

معادل فارسی:

مجرد

نکته برای والدین:

یعنی هنوز کسی رو پیدا نکرده که باهاش رل بزنه!

۴. فیک (Fake)

معنی:

جعلی، تقلبی، دروغین.

تلفظ:

/feɪk/

مثال:

“این عکس فیکه. “

توضیح:

از زبان انگلیسی آمده و به معنی تقلبی و غیر واقعی است.

معادل فارسی:

تقلبی، الکی، دروغی

نکته برای والدین:

یعنی واقعی نیست، باور نکنید!

۵. شاخ (Shakh)

معنی:

کسی که محبوبیت زیادی در فضای مجازی یا بین همسالانش دارد، آدم معروف و پرطرفدار.

تلفظ:

/ʃɑx/

مثال:

“فلانی خیلی شاخه تو اینستاگرام. “

توضیح:

اصطلاحی عامیانه برای توصیف افراد مشهور و محبوب.

معادل فارسی:

معروف، مشهور، پرطرفدار

نکته برای والدین:

یعنی خیلی مشهوره و همه میشناسنش!

۶. خفن (Khafan)

معنی:

خیلی خوب، عالی، باحال.

تلفظ:

/xæfæn/

مثال:

“این فیلم خیلی خفنه. “

توضیح:

اصطلاحی عامیانه برای تعریف و تمجید.

معادل فارسی:

عالی، باحال، درجه یک

نکته برای والدین:

یعنی خیلی خوب و جذابه!

۷. خز (Khaz)

معنی:

قدیمی، از مد افتاده، بی کلاس.

تلفظ:

/xæz/

مثال:

“این لباس خیلی خزه. “

توضیح:

اصطلاحی عامیانه برای تحقیر و مسخره کردن.

معادل فارسی:

از مد افتاده، قدیمی، بی کلاس

نکته برای والدین:

یعنی دیگه مد نیست و کسی نمیپوشه!

۸. گنگ (Gang)

معنی:

باحال، خفن، گردن کلفت.

تلفظ:

/ɡæŋ/

مثال:

“این آهنگ خیلی گنگه. “

توضیح:

از زبان انگلیسی آمده و در این معنا، بیانگر قدرت و جذابیت است.

ازدواج -مهارت رابطه زناشویی-عشق - روابط عاطفی

معادل فارسی:

باحال، خفن، با قدرت

نکته برای والدین:

یعنی خیلی باحال و قویه!

۹. اوکی (Okay)

معنی:

باشه، قبوله، مشکلی نیست.

تلفظ:

/oʊˈkeɪ/

مثال:

“اوکی، من میرم. “

توضیح:

از زبان انگلیسی آمده و به معنی موافقت است.

معادل فارسی:

باشه، قبول، مشکلی نیست

نکته برای والدین:

یعنی قبول کرده و مشکلی نداره!

۱۰. چه خبر (Che Khabar)

معنی:

سلام، احوال پرسی.

تلفظ:

/tʃe xæbær/

مثال:

“چه خبر؟” (به جای سلام)

توضیح:

یک روش غیر رسمی برای سلام کردن و پرسیدن حال.

معادل فارسی:

سلام، حالت چطوره؟

نکته برای والدین:

یک جور سلام کردنه، نگران نباشید!

۱۱. دمت گرم (Damet Garm)

معنی:

ممنون، دستت درد نکنه.

تلفظ:

/dæmet ɡærm/

مثال:

“دمت گرم که کمکم کردی. “

توضیح:

اصطلاحی برای تشکر و قدردانی.

مهارت رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبترابطه زناشویی

تلفظ:

/vaɪb/

مثال:

“وایب این آهنگ خوبه. “

توضیح:

از زبان انگلیسی آمده و به معنی انرژی و حس دریافتی است.

معادل فارسی:

حس، انرژی

نکته برای والدین:

یعنی حس خوبی از این آهنگ میگیره!

۱۹. شات (Shot)

معنی:

عکس، فیلم کوتاه.

تلفظ:

/ʃɒt/

مثال:

“یه شات بگیر ازم. “

توضیح:

از زبان انگلیسی آمده و به معنی عکس یا فیلم کوتاه است.

معادل فارسی:

عکس، فیلم کوتاه

نکته برای والدین:

یعنی ازم یه عکس بگیر!

۲۰. سم (Sam)

معنی:

خنده دار، عجیب و غریب.

تلفظ:

/sæm/

مثال:

“این ویدیو خیلی سمه. “

توضیح:

اصطلاحی برای توصیف چیزهای خنده دار و عجیب.

معادل فارسی:

خنده دار، عجیب و غریب

نکته برای والدین:

یعنی خیلی خنده داره و عجیبه!

۲۱. فیت (Fit)

معنی:

همکاری (در موسیقی).

تلفظ:

/fɪt/

مثال:

“این آهنگ فیت فلانیه. “

توضیح:

از زبان انگلیسی آمده و به معنی همکاری دو یا چند خواننده در یک آهنگ است.

معادل فارسی:

همکاری

نکته برای والدین:

یعنی این آهنگ رو با همکاری یه خواننده دیگه خونده!

۲۲. ریمیکس (Remix)

معنی:

نسخه تغییر یافته آهنگ.

تلفظ:

/ˈriːmɪks/

مثال:

“این ریمیکس خیلی خوبه. “

توضیح:

از زبان انگلیسی آمده و به معنی نسخه جدید و تغییر یافته یک آهنگ است.

معادل فارسی:

بازترکیب، نسخه جدید

نکته برای والدین:

یعنی یه نسخه جدید از این آهنگ رو ساختن!

۲۳. پشمام (Pashmam)

معنی:

شگفت زده شدن، تعجب زیاد.

تلفظ:

/pæʃmɑm/

مثال:

“پشمام، چه خبره؟”

توضیح:

اصطلاحی برای ابراز تعجب و شگفتی زیاد (مخفف “پشم هایم”).

معادل فارسی:

شوکه شدم، باورم نمیشه

نکته برای والدین:

یعنی خیلی تعجب کرده و شوکه شده!

۲۴. کرک و پرم ریخت (Kerk o Param Rikht)

معنی:

ترسیدن، شوکه شدن.

تلفظ:

/kerk o pæræm rixt/

مثال:

“کرک و پرم ریخت از ترس. “

توضیح:

اصطلاحی برای ابراز ترس و شوک (به معنی “موهایم سیخ شد”).

معادل فارسی:

خیلی ترسیدم، شوکه شدم

نکته برای والدین:

یعنی خیلی ترسیده و شوکه شده!

۲۵. خداحافظ (Khoda Hafez) به صورت مخفف

معنی:

خداحافظ.

تلفظ:

/x d fz/

مثال:

“خ د فظ”

توضیح:

مخفف شده ی خداحافظ در چت ها.

معادل فارسی:

خداحافظ

نکته برای والدین:

یعنی خداحافظ.

۲۶. جی جی (GG)

معنی:

مخفف Good Game به معنی بازی خوبی بود.

تلفظ:

/dʒi dʒi/

مثال:

“GG”

توضیح:

معمولا پس از پایان یک بازی آنلاین گفته میشود.

معادل فارسی:

بازی خوبی بود

نکته برای والدین:

یعنی از بازی کردن با شما لذت بردند.

۲۷. نووب (Noob)

معنی:

تازه کار، ناشی.

تلفظ:

/nuːb/

مثال:

“تو خیلی نووبی”

توضیح:

معمولا برای تحقیر یک بازیکن تازه کار در بازی های آنلاین گفته میشود.

معادل فارسی:

تازه کار، ناشی

نکته برای والدین:

یعنی مهارت کافی در انجام کاری را ندارد.

۲۸. پرو (Pro)

معنی:

حرفه ای.

تلفظ:

/proʊ/

مثال:

“اون خیلی پروئه”

توضیح:

نقطه مقابل نوب, به معنی بازیکن حرفه ای در بازی های آنلاین.

معادل فارسی:

حرفه ای

نکته برای والدین:

یعنی مهارت بسیار بالایی در انجام کاری دارد.

۲۹. بات (Bot)

معنی:

شخصیت غیرقابل بازی در بازی های آنلاین که توسط کامپیوتر کنترل میشود.

تلفظ:

/bɒt/

مثال:

“این یارو باته”

توضیح:

در بازی های آنلاین شخصیت های غیرقابل بازی توسط کامپیوتر کنترل میشوند.

معادل فارسی:

ربات

نکته برای والدین:

یعنی مهارت انجام بازی ندارد.

۳۰. لول (Level)

معنی:

مرحله.

تلفظ:

/ˈlɛvəl/

مثال:

“لول چندی؟”

توضیح:

در بازی های آنلاین هر مرحله را لول میگویند.

معادل فارسی:

مرحله

نکته برای والدین:

یعنی در چه مرحله ای قرار داری؟

۳۱. باگ (Bug)

معنی:

اشکال در برنامه یا بازی.

تلفظ:

/bʌɡ/

مثال:

“این بازی باگ داره”

توضیح:

در برنامه نویسی و بازی سازی وجود اشکالات برنامه نویسی که باعث عملکرد ناصحیح برنامه میشود را باگ میگویند.

معادل فارسی:

اشکال

نکته برای والدین:

یعنی این برنامه یا بازی درست کار نمی کند.

۳۲. ادیت (Edit)

معنی:

ویرایش.

تلفظ:

/ˈɛdɪt/

مثال:

“این عکس رو ادیت کردم”

توضیح:

ویرایش عکس یا فیلم.

معادل فارسی:

ویرایش

نکته برای والدین:

یعنی این عکس را تغییر داده ام.

۳۳. شات اوت (Shout Out)

معنی:

تشکر و قدردانی.

تلفظ:

/ʃaʊt aʊt/

مثال:

“یه شات اوت به همه دوستام”

توضیح:

تشکر از کسی در فضای مجازی.

معادل فارسی:

تشکر

نکته برای والدین:

یعنی از دوستانم تشکر می کنم.

۳۴. بایو (Bio)

معنی:

توضیحات کوتاه در پروفایل شبکه های اجتماعی.

تلفظ:

/ˈbaɪoʊ/

مثال:

“بایو تو بخون”

توضیح:

قسمت توضیحات در پروفایل شبکه های اجتماعی.

معادل فارسی:

بیوگرافی

نکته برای والدین:

یعنی توضیحات کوتاه من را در پروفایلم بخوانید.

۳۵. ویو (View)

معنی:

تعداد بازدید.

تلفظ:

/vjuː/

مثال:

“این ویدیو خیلی ویو خورده”

توضیح:

تعداد بازدید یک ویدیو یا پست.

معادل فارسی:

بازدید

نکته برای والدین:

یعنی این ویدیو بازدید زیادی داشته است.

۳۶. فالو (Follow)

معنی:

دنبال کردن.

تلفظ:

/ˈfɒloʊ/

مثال:

“فالو کن منو”

توضیح:

دنبال کردن یک شخص در شبکه های اجتماعی.

معادل فارسی:

دنبال کردن

نکته برای والدین:

یعنی من را دنبال کنید.

۳۷. آنفالو (Unfollow)

معنی:

لغو دنبال کردن.

تلفظ:

/ʌnˈfɒloʊ/

مثال:

“آنفالو کردمش”

توضیح:

لغو دنبال کردن یک شخص در شبکه های اجتماعی.

معادل فارسی:

لغو دنبال کردن

نکته برای والدین:

یعنی او را دیگر دنبال نمی کنم.

۳۸. منشن (Mention)

معنی:

اشاره کردن به کسی در یک پست یا کامنت.

تلفظ:

/ˈmɛnʃən/

مثال:

“منشنش کن”

توضیح:

اشاره کردن به یک شخص در یک پست یا کامنت با بهره‌گیری از علامت @.

معادل فارسی:

اشاره کردن

نکته برای والدین:

یعنی او را در کامنت یا پست تگ کنید.

۳۹. تگ (Tag)

معنی:

برچسب زدن به کسی در یک عکس یا پست.

تلفظ:

/tæɡ/

مثال:

“تگم کن تو عکس”

توضیح:

برچسب زدن به یک شخص در یک عکس یا پست.

معادل فارسی:

برچسب زدن

نکته برای والدین:

یعنی من را در عکس تگ کنید.

۴۰. لایک (Like)

معنی:

پسندیدن.

تلفظ:

/laɪk/

مثال:

“لایک کن این پستو”

توضیح:

پسندیدن یک پست یا کامنت در شبکه های اجتماعی.

معادل فارسی:

پسندیدن

نکته برای والدین:

یعنی این پست را بپسندید.

۴۱. کامنت (Comment)

معنی:

نظر.

تلفظ:

/ˈkɒmɛnt/

مثال:

“کامنت بذار زیر این پست”

توضیح:

نظر دادن زیر یک پست در شبکه های اجتماعی.

معادل فارسی:

نظر

نکته برای والدین:

یعنی زیر این پست نظر بدهید.

۴۲. دایرکت (Direct)

معنی:

پیام خصوصی.

تلفظ:

/daɪˈrɛkt/

مثال:

“دایرکت بده”

توضیح:

ارسال پیام خصوصی در شبکه های اجتماعی.

معادل فارسی:

پیام خصوصی

نکته برای والدین:

یعنی به من پیام خصوصی بدهید.

۴۳. استریم (Stream)

معنی:

پخش زنده.

تلفظ:

/striːm/

مثال:

“استریم می کنم”

توضیح:

پخش زنده ویدیو در اینترنت.

معادل فارسی:

پخش زنده

نکته برای والدین:

یعنی ویدیو به صورت زنده پخش می کنم.

۴۴. هشتگ (Hashtag)

معنی:

برچسب برای دسته بندی مطالب.

تلفظ:

/ˈhæʃtæɡ/

مثال:

“از هشتگ استفاده کن”

توضیح:

بهره‌گیری از علامت # برای دسته بندی مطالب در شبکه های اجتماعی.

معادل فارسی:

برچسب

نکته برای والدین:

یعنی از برچسب برای دسته بندی مطالب استفاده کنید.

۴۵. چل (Chill)

معنی:

ریلکس کردن، استراحت کردن.

تلفظ:

/tʃɪl/

مثال:

“بیا یکم چل کنیم”

توضیح:

از زبان انگلیسی آمده و به معنی استراحت و ریلکس کردن است.

معادل فارسی:

استراحت کردن، ریلکس کردن

نکته برای والدین:

یعنی بیا کمی استراحت کنیم.

۴۶. وید (Weed)

معنی:

ماریجوانا.

تلفظ:

/wiːd/

مثال:

“وید کشیده بود”

توضیح:

از زبان انگلیسی آمده و به معنی ماریجوانا است (بهره‌گیری از آن غیرقانونی است!).

معادل فارسی:

ماریجوانا

نکته برای والدین:

مراقب فرزندانتان باشید!

۴۷. هایپ (Hype)

معنی:

تبلیغات زیاد، غلو کردن.

تلفظ:

/haɪp/

مثال:

“زیادی هایپ شده”

توضیح:

از زبان انگلیسی آمده و به معنی تبلیغات زیاد و بزرگنمایی است.

معادل فارسی:

غلو، تبلیغات زیاد

نکته برای والدین:

یعنی بیش از حد تبلیغ شده و بزرگنمایی شده است.

۴۸. پین (Pin)

معنی:

سنجاق کردن، ثابت کردن.

تلفظ:

/pɪn/

مثال:

“پیام رو پین کن”

توضیح:

از زبان انگلیسی آمده و به معنی سنجاق کردن یک پیام یا پست به بالای صفحه است.

معادل فارسی:

سنجاق کردن، ثابت کردن

نکته برای والدین:

یعنی این پیام را به بالای صفحه سنجاق کن تا همیشه قابل مشاهده باشد.

۴۹. اسکی (Ski)

معنی:

تقلید کردن، کپی کردن.

تلفظ:

/skiː/

مثال:

“داری اسکی میری از من؟”

توضیح:

به معنی تقلید کردن از کسی یا چیزی است.

معادل فارسی:

تقلید کردن، کپی کردن

نکته برای والدین:

یعنی داری از من تقلید می کنی؟

۵۰. فیدبک (Feedback)

معنی:

بازخورد، نظر.

تلفظ:

/ˈfiːdbæk/

مثال:

“فیدبک بده”

توضیح:

از زبان انگلیسی آمده و به معنی بازخورد و نظر دادن درباره چیزی است.

معادل فارسی:

بازخورد، نظر

نکته برای والدین:

یعنی نظرت رو بگو.

۵۱. ایگنور (Ignore)

معنی:

نادیده گرفتن.

تلفظ:

/ɪɡˈnɔːr/

مثال:

“ایگنورش کن”

توضیح:

از زبان انگلیسی آمده و به معنی نادیده گرفتن کسی یا چیزی است.

معادل فارسی:

نادیده گرفتن

نکته برای والدین:

یعنی بهش توجه نکن.

۵۲. ریلز (Reels)

معنی:

ویدیوهای کوتاه اینستاگرامی.

تلفظ:

/riːlz/

مثال:

“یه ریلز خفن دیدم”

توضیح:

ویدیوهای کوتاه با فرمت خاص در اینستاگرام.

معادل فارسی:

ویدیوهای کوتاه اینستاگرامی

نکته برای والدین:

یعنی یک ویدیوی کوتاه و جذاب در اینستاگرام دیدم.

۵۳. اد (Add)

معنی:

اضافه کردن.

تلفظ:

/æd/

مثال:

“اددش کن”

توضیح:

از زبان انگلیسی آمده و به معنی اضافه کردن یک دوست یا مخاطب به لیست دوستان است.

معادل فارسی:

اضافه کردن

نکته برای والدین:

یعنی او را به لیست دوستانت اضافه کن.

۵۴. سیو (Save)

معنی:

ذخیره کردن.

تلفظ:

/seɪv/

مثال:

“سیو کن این عکسو”

توضیح:

از زبان انگلیسی آمده و به معنی ذخیره کردن عکس، فیلم یا پست است.

معادل فارسی:

ذخیره کردن

نکته برای والدین:

یعنی این عکس را ذخیره کن.

۵۵. سوژه (Sozhe)

معنی:

موضوع خنده، هدف مسخره.

تلفظ:

/suːʒe/

مثال:

“سوژه نکن منو”

توضیح:

به معنی کسی یا چیزی که مورد تمسخر قرار می گیرد.

معادل فارسی:

دست انداختن، مسخره کردن

<

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. این روزها فهمیدن اصطلاحات دهه هشتادی ها واقعا چالش شده. یه روز داشتم با خواهرزاده ام چت می کردم و گفت “داشمی رل جدیدم خیلی وایبه” و من کلی گیج شدم که چی شد. تازه متوجه شدم رل یعنی رابطه عاشقانه و وایب هم به معنی جذاب و خاصه.

    خیلی ها فکر می کنن این اصطلاحات فقط برای مسخره کردن و شوخی ساخته شدن اما بیشترشون داستان پشتش دارن. مثلا خود کلمه “پشمام” از “پشم هایم ریخت” دراومده که قدیمی ترها هم استفاده می کردن.

    یه نکته جالب اینه که بعضی اصطلاحات با سرعت زیادی میان و میرن. مثلا همین “خفن” که چند سال پیش خیلی مد بود الان کمتر شنیده میشه و کلمه هایی مثل “گنگ” جایگزینش شده.

    توی استفاده از این اصطلاحات بهتره حواسمون به این نکات باشه:
    درست و به جا استفاده کنیم نه این که بندازیم تو هر جمله ای
    در محیط رسمی و با بزرگترها این کلمات رو به کار نبریم
    بافت جمله رو در نظر بگیریم تا سو تفاهم پیش نیاد

    آخرین باری که یه دختر جوان تو تاکسی گفت “این موزیک خیلی سمیع” من اول فکر کردم یعنی خطرناکه بعد فهمیدم منظورش بامزه و جذابه! اینجوری کلمات معنی هاشون تو نسل های مختلف فرق می کنه.

    یه چیز دیگه که خیلی مهمه اینه که نباید با این اصطلاحات زیادی خودمون رو محدود کنیم. فارسی اصیل هم کلی کلمات قشنگ داره که می تونیم ازشون استفاده کنیم.

    چه جالب می شد اگه یه دیکشنری آنلاین از اصطلاحات نسل جوان داشتیم که هر چند وقت یه بار آپدیت بشه. شما اخیرا به اصطلاح جدیدی برخوردید که براتون عجیب بود؟ یا فکر می کنین کدوم یک از این واژه ها ماندگارترن و به زبان رسمی راه پیدا می کنن؟ من هنوز نتونستم بفهمم چرا به بعضی چیزا می گن “سم”!

پاسخ دادن به Tina لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا